فهرست مطالب

شیلات - سال شصت و پنجم شماره 4 (زمستان 1391)

فصلنامه شیلات
سال شصت و پنجم شماره 4 (زمستان 1391)

  • تاریخ انتشار: 1391/12/15
  • تعداد عناوین: 11
|
  • احمدنیای مطلق، حمیدرضا، مهرداد فرهنگی، غلامرضا رفیعی، فرزانه نوری صفحه 353
    این مطالعه به منظور بررسی اثر استفاده از باکتری هایBacillus subtilis و Bacillus licheniformis بر شاخص های رشد، ترکیب لاشه و میزان بقاء در آرتمیا ارومیانا (Artemia urmiana) انجام شد. در این آزمایش از سه سطح 102×1 (تیمار اول)، 104×1 (تیمار دوم)، 106×1 (تیمار سوم) باکتری (به نسبت مساوی از هر باکتری) به ازاء هر گرم غذا و تیمار شاهد (بدون پروبیوتیک)، در قالب یک طرح کاملا تصادفی (4 تیمار و هریک در 3 تکرار) استفاده به عمل آمد. نتایج حاکی از آن بود که باکتری های مورد استفاده به میزان معنی داری موجب افزایش وزن خشک و طول کل آرتمیا ارومیانا شدند (05/0P<). بیشترین میزان تولید زیتوده مربوط به تیمار دوم (91/14 ± 72/41 میلی گرم بر لیتر) بود که اختلاف معنی داری را با سایر تیمارها نشان داد (05/0P<). همچنین میانگین رشد روزانه، افزایش وزن و ضریب رشد ویژه در تیمارهای آزمایشی به طور معنی داری بیشتر از تیمار شاهد بود (05/0P<). شاخص وضعیت در تیمارهای آزمایشی به صورت معنی داری کمتر از تیمار شاهد بود (57/0±68/11) (05/0P<). تجزیه تقریبی ترکیبات لاشه نیز حاکی از تاثیر معنی دار باکتری های مورد استفاده در افزایش درصد ماده خشک و پروتئین خام در آرتمیا ارومیانا بود (05/0P<). درصد خاکستر و چربی خام تیمارهای آزمایشی تفاوت معنی داری را با تیمار شاهد نشان ندادند. پروبیوتیک های مورد استفاده در این آزمایش تاثیری بر میزان بقاء آرتمیا ارومیانا در طی دوره پرورش نداشتند. نتایج نشان داد که تیمار دوم و سوم بیشترین تاثیر را در بهبود کلیه شاخص های رشد و ترکیب لاشه داشتند، اما با توجه به تولید زیتوده بیشتر در تیمار دوم (91/14 ± 72/41 میلی گرم بر لیتر) در مقایسه با تیمار سوم (80/1 ± 80/29 میلی گرم بر لیتر) و میزان کمتر پروبیوتیک مورد استفاده در تیمار دوم، سطح 104×1 باکتری به ازاء هر گرم غذا جهت پرورش آرتمیا ارومیانا تا مرحله بلوغ پیشنهاد می شود.
    کلیدواژگان: آرتمیا ارومیانا، پروبیوتیک، Bacillus subtilis، Bacillus licheniformis، رشد، ترکیب لاشه، بقاء
  • احمدی فرد، نصرالله، عبدالمحمد عابدیان کناری، علی معتمد زادگان صفحه 365
    ترکیب ثابت جیره های غذایی با کیفیت در آبزی پروری از اهمیت زیادی برخوردار است. هضم و جذب مواد مغذی وابسته به فعالیت آنزیم های هضمی است که درماهیان گوشتخوار بیشتر توسط آنزیم های پروتئازی انجام می شود. در مطالعه حاضر اثر جایگزینی پودر ماهی با کنسانتره پروتئینی سبوس برنج بر فعالیت آنزیم های دستگاه گوارش ماهی قزل آلای رنگین کمان (Oncorhynchus mykiss) مورد بررسی قرار گرفت. فعالیت آنزیم های معدوی (پپسین)، پانکراسی (تریپسین و کیموتریپسین) و آنزیم های نوار مسواکی (Brush border) روده (آمینوپپتیداز، آلکالین فسفاتاز) ماهیان تغذیه شده با درصدهای مختلف جایگزینی (10، 25 و 35 % جایگزینی) پودر ماهی با کنسانتره سبوس برنج مورد مقایسه قرار گرفت. در ماهیان تغذیه شده با جیره گیاهی تفاوت معنی داری در فعالیت آنزیم های پپسین، ترپسین و کیموتریپسن دستگاه گوارش آنها در مقایسه با گروه شاهد مشاهده نشد (05/0> P). سطوح بالای جایگزینی به طور معنی داری بر روی فعالیت آنزیم های آلکالین فسفاتاز و آمینو پپتیداز تاثیر گذار بود به طوری که کمترین فعالیت آنزیم آلکالین فسفاتاز به طور معنی دار (05/0 P<) در تیمار 35% جایگزینی مشاهده شد. فعالیت آنزیم آمینوپپتیداز در تیمار 10% جایگزینی تفاوت معنی داری با شاهد نداشت (05/0> P) اما با افزایش سطح جایگزینی به طور معنی داری (05/0 P <) از سطح فعالیت آن کاسته شد. کاهش فعالیت آنزیم های روده ای در سطوح بالای جایگزینی، علی رغم عدم تفاوت معنی دار فعالیت آنزیم های معده ای و پانکراسی، شاید به دلیل داشتن ساختار پروتئینی ساده تر کنسانتره پروتئینی سبوس برنج نسبت به پودر ماهی باشد و یا اینکه عوامل ممانعت کننده ای تغذیه ایی سبب کاهش ترشح آنزیم های هضمی شده است. به هر حال علی رغم این تفاوت ها، ماهیان تغذیه شده با تیمارهای جایگزینی تا سطح 25% تفاوت معنی داری را از نظر رشد با تیمار شاهد نشان ندادند. به نظر می رسد ماهی قزل آلای رنگین کمان قادر به سازگاری با جایگزینی نسبی پودر ماهی با کنسانتره پروتئین سبوس برنج باشند اگرچه شاید نیاز باشد تا مکانیسم های جبران کاهش فعالیت آنزیم ها در انتروسیت های روده ماهی گوشتخوار قزل آلای رنگین کمان بررسی گردد.
    کلیدواژگان: آنزیم های هضمی، Oncorhynchus mykiss، پروتئازها، جایگزینی و سبوس برنج
  • جمشیدی، شیرین، محمدرضا کلباسی*، مجید صادقی زاده، محمد علی یزدانی ساداتی صفحه 377

    مطالعه حاضر اثرات ماده شبه استروژنی نونیل فنل بر تولید نابهنگام و تغییرات میزان پروتئین ویتلوژنین در تاسماهی ایرانی نابالغ را ثابت کرد. در این خصوص شناسایی، تخلیص و تغییرات میزان ویتلوژنین در پلاسمای خون ماهیان در معرض قرار گرفته با دوزهای متفاوت نونیل فنل در مقایسه با ماده استروژنی17 بتا استرادیول، انجام شد. اندازه حقیقی این پروتئین بر اساس معادله رگرسیون خطی نشانگر های پروتئینی و ژل فیلتراسیون 420 کیلو دالتون تخمین زده شد. این پروتئین روی ژل پلی آکریل آمید دناتوره شده به شکل دایمر مشاهده گردید. به منظور تولید آنتی بادی پلی کلونال، ابتدا پروتئین کلیواژ شده ویتلوژنین (لیپوویتلین) که از تخمک تاسماهی ایرانی استخراج شده بود به خرگوش تزریق شد و پس از تولیدآنتی بادی، نمونه های پلاسما با روش وسترن بلات و الایزا مورد آزمون قرار گرفت. نتایج بررسی نشان داد که تمامی گروه هایی که با دوز mg/kg 10و100 نونیل فنل تیمار شده بودند، روی تولید پروتئین ویتلوژنین تاثیر معنی دار داشته‎اند (P<0.05). اما میزان تغییرات ویتلوژنین در گروهی که حداقل دوز نونیل فنل (mg/kg1) را دریافت کرده بود معنی دار نبوده است (P>0.05). این نتایج ضمن تایید اثرات منفی مواد شبه استروژنی بر روی تاسماهی ایرانی نشان داد که از این شاخص می توان به عنوان نشانگر زیستی حضور مواد شبه استروژنی در محیط های آبی استفاده نمود

    کلیدواژگان: ویتلوژنین، نونیل فنل، تاسماهی ایرانی، 17 بتا استرادیول
  • رحمانی، تحسین، هادی پورباقر*، آرش جوانشیر خویی، برزان بهرامی کمانگر صفحه 389

    بررسی تنوع زیستی و تهیه لیست فیتوپلانکتون های موجود در یک منبع آبی می تواند در کلیه ی مطالعات آتی آن منبع مورد استفاده قرار گیرد. چنین مطالعاتی اطلاعات مفیدی را از وضعیت فیزیکی، شیمیایی و بیولوژیکی اکوسیستم های آبی خواهد داد. مطالعه حاضر با هدف ارائه ی لیست فیتوپلانکون های دریاچه-ی زریبار (استان کردستان) و همچنین بررسی پراکنش آنها در ماه های مختلف انجام شد. نمونه برداری در 3 نقطه مختلف هر 2 ماه یکبار از شهریور 89 تا تیر 90 انجام پذیرفت. در مجموع 53 جنس فیتوپلانکتون در قالب 9 شاخه و 14 راسته شناسایی شد. بررسی شاخص غنای جنس (دامنه ای از 20 تا 49 جنس) و تنوع شانون (دامنه ای از 36/2 تا 79/3) نشان داد که تنوع جامعه فیتوپلانکتونی دریاچه بالا بود. سیانوباکتری ها (از جنس‎های Lyngbya، Cylindrospermopsis و Microcystis) در ماه های شهریور و آبان، دیاتومه ها (از جنس‎های Synedra و Cyclotella) در سایر ماه ها قسمت اعظم جامعه فیتوپلانکتونی را تشکیل دادند. از میان سایر شاخه های فیتوپلانکتونی جلبک های سبز (از جنس‎های Chlorella و Scenedesmus) در ماه های اسفند و تیر و جلبک های طلایی- قهوه ای از جنس Gonyostomum در ماه های اردیبهشت و تیر و از جنس Dinobryon در ماه دی جزو جنس‎های غالب دریاچه بودند. مطالعات بیشتری در حد گونه مورد نیاز است تا تصویر صحیح تری از جامعه فیتوپلانکتونی دریاچه زریبار ارائه گردد.

    کلیدواژگان: فیتوپلانکتون، شاخص تنوع زیستی، دریاچه زریبار
  • نعیمه سلیمی خورشیدی، سعید کیوان شکوه*، امیر پرویز سلاطی، محمد ذاکری، نعمت الله محمودی، احمد طهماسبی کهیانی صفحه 399

    در این تحقیق، تاثیر سطوح مختلف نوکلئوتید جیره بر ترکیب اسیدهای آمینه عضله ماهی قزل آلای رنگین کمان (Oncorhynchus mykiss) با وزن متوسط 32/0±35/11 گرم مورد مطالعه قرار گرفت. آزمایش درون مخازن 700 لیتری با تراکم ذخیره سازی 40 عدد ماهی در هراستخر مورد مطالعه قرار گرفت. نوکلئوتید جیره در 5 سطح صفر، 05/0، 1/0، 15/0 و2/0 درصد به جیره غذایی اضافه گردید. غذادهی بین 5-3% وزن توده زنده طی دوره پرورش و 5 بار در روز انجام شد. پس از 8 هفته غذادهی، بیشترین میزان افزایش وزن بدن و ضریب رشد ویژه در تیمار 2/0 درصد مشاهده شد که به جز با تیمار 15/0 درصد با بقیه تیمارها و گروه شاهد اختلاف معنی‎داری را نشان داد. همچنین نتایج این تحقیق نشان داد اسیدهای آمینه هیستیدین، آرژنین، ترئونین، والین، ایزولوسین، لوسین، فنیل آلانین، لیزین، اسیدگلوتامیک، سرین، گلیسین، مجموع تیروزین و فنیل آلانین، مجموع اسیدهای آمینه ضروری و مجموع اسیدهای آمینه غیر ضروری به طور معنی‎داری (05/0>P) تحت تاثیر سطوح مختلف نوکلئوتید در جیره غذایی قرار دارند. نتایج این آزمایش نشان داد اضافه کردن نوکلئوتید به جیره ماهی قزل آلای رنگین کمان به میزان 2/0 درصد اثرات مثبتی بر ترکیب اسیدهای آمینه عضله دارد و تیمار 2/0 درصد دارای مقدار اسیدهای آمینه ضروری بیشتری در مقایسه با سایر تیمار ها بود.

    کلیدواژگان: تغذیه، نوکلئوتید، اسید آمینه، قزل آلای رنگین کمان (Oncorhynchus mykiss)
  • مهدی عبدالهی، محمدرضا فرخ نژاد، مهدیه منجمی، پریا رئوفی، محمدرضا ایمانپور صفحه 409
    آلودگی های محیطی و تخریب رودخانه ها مارماهی دهانگرد دریای خزر را در معرض خطر انقراض قرار داده و نیاز به حفاظت این گونه روز به روز بیشتر می شود، با این وجود اطلاعات پیرامون فیزیولوژی این گونه بسیار اندک می باشد. لذا تحقیق حاضر به منظور بررسی روند تغییرات پارامترهای بیوشیمیایی خون (یون های کلسیم، منیزیم، فسفر و آهن و همچنین پروتئین کل، کلسترول و گلوکز) در ارتباط با شاخص های بیولوژیک و گنادی شامل وزن گناد، تعداد تخمک در گرم، GSI، قطر تخمک و هماوری نسبی و مطلق در ماهیان دهانگرد مولد مهاجر به رودخانه شیرود از طریق مطالعه همبستگی این شاخص ها با یکدیگر به منظور شناخت بیشتر فیزیولوژی این گونه طی مهاجرت تولید مثلی انجام پذیرفت. نتایج نشان داد که یون های کلسیم (72/0= r، 05/0P <)، منیزیم (88/0= r، 01/0P <) و فسفر (78/0= r، 05/0P <) همبستگی مثبت و معنی داری با شاخص GSI در جنس ماده نشان داد اما این همبستگی در جنس نر تنها در مورد یون منیزیم (73/0- = r، 05/0P <) معنی دار ولی معکوس بود. شاخص های غیر یونی خونی شامل پروتئین کل (88/0= r، 01/0P <)، گلوکز (72/0= r، 05/0P <) و کلسترول (76/0= r، 05/0P <) همبستگی مثبت و معنی داری را با شاخص گنادوسوماتیک در جنس ماده نشان دادند. این همبستگی ها به دلیل شرایط استثنایی این گونه در مورد عدم تغذیه در زمان مهاجرت و تامین انرژی مورد نیاز جهت تکامل گنادی از طریق چربی و پروتئین ذخیره شده به ویژه در عضلات می باشد.
    کلیدواژگان: ماهی دهانگرد خزر، شاخص های گنادی، شاخص های خونی، مهاجرت تولید مثلی، رودخانه شیرود
  • عبدلی، لیلا، احسان کامرانی، اصغر عبدلی، بهرام کیابی، ابراهیم رضازاده کته سری صفحه 421
    در این مطالعه برخی ویژگی های زیست شناسی شامل فراوانی طولی و سنی، ضریب چاقی، پارامترهای رشد برتالانفی در جمعیت های گل خورک از گونه Boleophthalmus dussumieri در استان های هرمزگان و بوشهر مورد بررسی قرار گرفت. نمونه برداری از دی ماه 1385 تا اردیبهشت 1387 توسط دست و تور ساچوک انجام شد. در طول مدت نمونه برداری در مجموع 333 نمونه از دو استان صید شد (164 عدد از هرمزگان و 169 عدد از بوشهر). بزرگترین نمونه های ماده و نر به ترتیب با طول 280 و 4/283 میلی متر از استان بوشهر صید شده بودند. براساس نتایج به دست آمده اختلاف معنی-داری بین نسبت جنسی ماهیان دو منطقه مشاهده نشد (P>0.05). مطالعه فراوانی طولی نشان داد که ماهیان نر و ماده بوشهر در مقایسه با جمعیت هرمزگان به میانگین طولی و وزنی بالاتری می رسند. در هر دو جمعیت ضریب چاقی ماهیان ماده از ماهیان نر بیشتر بود و بین دو جمعیت اختلاف معنی داری مشاهده نشد (P>0.05). تعیین سن نمونه ها با استفاده از استخوان باله سینه ای انجام شد. برای نمونه های بوشهر 5 گروه سنی تشخیص داده شد که 1 ساله ها فراوان ترین گروه سنی را دارا بودند. معادله رشد برتالانفی برای نمونه های بوشهر)]}02/2 (t- 41/0- [exp- 1}9/301 = Lt محاسبه شد. بررسی رابطه طول و وزن دو جمعیت و محاسبه شیب رگرسیونی b که تقریبا مساوی عدد 3 بدست آمد تایید کننده رشد ایزومتریک این گونه در دو استان می باشد. در بررسی رژیم غذایی، طول نسبی روده عدد 699/1 به دست آمد که با توجه به محتویات معده تاییدی بر رژیم غذایی گیاه خواری هر دو جمعیت می باشد.
    کلیدواژگان: Boleophthalmus dussumieri، ویژگی های زیستی، استان هرمزگان، استان بوشهر
  • بررسی تغییرات اسیدهای چرب ماهیکپور نقره ای (Hypophthalicthys molitrix) نمک سودشده و تعیین زمان ماندگاری آن در شرایط محیطی
    معینی، سهراب، محیا رفیعی طاری، پریسا قزوینی، سحر جلیلی صفحه 429
    این تحقیق با هدف شناسایی اسیدهای چرب ماهی کپور نقره ای، و هم چنین بررسی اثرات نمک سود کردن برروی اسیدهای چرب آن و تعیین زمان ماندگاری ماهی کپور نقره ای نمک سود شده در شرایط محیطی (C 28-25) انجام گردید. پروفایل اسیدهای چرب در ماهی کپور نقره ای تازه (شاهد) و نمک سود شده با استفاده از دستگاه گازکروماتوگرافی شناسایی و اندازه گیری گردید. میزان اسیدهای چرب اشباع در ماهی کپور نقره ای تازه (شاهد) 2/0 5/27 درصد، اسیدهای چرب با یک باند مضاعف 2/0 39/46 درصد و اسیدهای چرب با چند باند مضاعف 02/0 11/26 درصد بود. در ماهی نمک سود شده، دامنه تغییرات این اسیدهای چرب در مدت 150 روز نگهداری به ترتیب برای اسیدهای چرب اشباع از 7/0 82/27 به 05/0 70/33 درصد، اسیدهای چرب غیر اشباع با یک باند مضاعف از2/0 24/47 به3/0 77/46 درصد و اسیدهای چرب با چند باند مضاعف از 01/0 92/24 به 02/0 45/17 درصد کاهش نشان داد. تغییرات اسیدهای چرب از نظر آماری در سطح (P 05/0) دارای اختلاف معنی داری بوده است. در ماهی نمک سود شده طی 150 روز نگهداری در شرایط محیطی، میزان پراکسید از 02/0 08/3 میلی اکی والان اکسیژن بر کیلوگرم گوشت به 02/0 10/6 میلی اکی والان اکسیژن بر کیلوگرم گوشت رسید، و سپس رو به کاهش گذاشت و مقدار آن پس از 150 روز به 48/5 میلی اکی والان اکسیژن بر کیلوگرم گوشت رسید. از طرف دیگر مقدار TVB-N در این مدت از 3/0 21 میلی‎گرم ازت در هر صد گرم گوشت به 2 8/51 میلی گرم ازت در هر صدگرم گوشت افزایش داشت. از نظر آماری تغییرات پراکسید و TVB-N در سطح 05/0 < p، معنی دار می باشد. با توجه به نتایج بدست آمده زمان قابل مصرف بودن ماهی کپور نقره ای نمک سود شده در شرایط محیطی 5 ماه پیش بینی گردید.
    کلیدواژگان: ماهی کپور نقره ای (Hypophthalmichthys molitrix)، تغییرات شیمیایی، اسیدهای چرب و زمان ماندگاری
  • موسوی ده موردی، لاله، احسان فامیل محمدی، زهرا بهدانی صفحه 439
    برای آگاهی از رفتار مصرف آبزیان و محصولات شیلاتی در سال 1389 در شهر اصفهان جمع آوری اطلاعات از 386 خانوار اصفهانی به طور تصادفی انجام شد. از آزمون‎های هیدو و اسپیرمن برای وجود ارتباط معنی‎دار بین فاکتورها استفاده شد. نتایج نشان داد که سرانه مصرف آبزیان برای هر فرد اصفهانی 8 کیلوگرم و اولویت خانوارهای اصفهانی به ترتیب در مصرف ماهیان دریا و پرورشی و کنسروی و میگو است. خانوارهای اصفهانی در خرید ماهی و آبزیان به کیفیت و تازگی، قیمت و بسته‎بندی و بوی ماهی توجه می نمایند. فقط 40 درصد خانوارهای اصفهانی تمایل به خرید ماهیان بسته‎بندی نشان دادند. این بررسی نشان داد که ارتباط معنی‎داری بین مصرف آبزیان و ایجاد فروشگاه های زنجیره‎ای، درآمد ماهیانه، فصول مختلف سال، آگاهی از دستور پخت های مختلف آبزیان، در دسترس بودن ماهیان آماده طبخ و آگاهی از خواص ماهی و آبزیان وجود داشت.
    کلیدواژگان: مصرف، بازار، آبزیان، اصفهان
  • احمد نوری، باقر مجازی امیری، علیرضا میرواقفی، غلامرضا رفیعی، بی تا کلوانی نیتلی صفحه 447
    در این مطالعه، اثرات دو رژیم نوری با روشنایی بلند مدت بر روند تکامل تخمک و تغییرات ساختاری آن در ماهی ماده قزل آلای رنگین کمان (Oncorhynchus mykiss) مورد بررسی قرار گرفت. ماهیان قزل آلای رنگین کمان دوساله غیر بالغ با میانگین وزن اولیه 25/2 ± 94/279 (± SE) گرم از تیرماه 1387 به مدت پنج ماه تحت تاثیر دوره های نوری 24 ساعت روشنایی و بدون تاریکی (روشنایی-تاریکی 24:0)، 18 ساعت روشنایی و 6 ساعت تاریکی (روشنایی-تاریکی 18:6) و همچنین دوره روشنایی و تاریکی طبیعی (به عنوان گروه کنترل) قرار گرفتند. در انتهای دوره آزمایش، بررسی نتایج بیانگر وجود تفاوت معنی دار در روند تکامل تخمک در بین گروه های آزمایشی بود. گروه کنترل که تحت تاثیر دوره روشنایی-تاریکی طبیعی قرار گرفته بود بیشترین قطر تخمک را نشان داد به نحوی که به طور معنی داری این مقدار (07/0 ± 34/2 میلیمتر) بیش از مقادیر به دست آمده در دو گروه تیماری دیگر بود (P < 0.05). استفاده از دوره روشنایی-تاریکی 24:0 و 18:6 باعث گردید تا ماهیان این گروه های آزمایشی در مقایسه با گروه کنترل به طور معنی داری در انتهای آزمایش تکامل کمتری را در لایه های فولیکولی تخمک ها نشان دهند. در گروه های روشنایی-تاریکی 24:0 و 18:6 و به ترتیب تعداد سلول های گرانولوزا 21 ± 349 و 23 ± 406 عدد به دست آمد که به طور معنی داری کمتر از این مقدار (20 ± 773) در گروه کنترل بود (P < 0.05). مساحت سلول های گرانولوزا نیز در گروه های تیماری روشنایی-تاریکی 24:0 و 18:6 به طور معنی داری کمتر از گروه کنترل بود. این مقدار در گروه های روشنایی-تاریکی 24:0 و 18:6 به ترتیب 60/0 ± 58/16 و 33/0 ± 73/16 میکرومتر مربع بود در حالیکه در گروه کنترل، این مقدار 42/0 ± 28/19 میکرومتر مربع ثبت شد که به طور معنی داری بیشتر بود (P < 0.05) و بیانگر تکامل بیشتر و فعالیت بیشتر این سلول ها در این گروه بود. در نتیجه، کاربرد دوره های نوری با مدت زمان روشنایی طولانی در مرحله رشد و تکامل گنادها، می تواند به عنوان یکی از روش های موثر و عملی در تاخیر روند تکامل گنادها در ماهی ماده قزل آلای رنگین کمان مورد استفاده قرار گیرد.
    کلیدواژگان: قزل آلای رنگین کمان، دوره های نوری بلند مدت، قطر تخمک، سلول های فولیکولی، رسیدگی جنسی
  • محمد ولایت زاده، ابوالفضل عسکری ساری صفحه 457
    این تحقیق در سال 1389 به منظور بررسی و مقایسه تجمع عنصر آرسنیک در عضله و کبد ماهی شلج (Aspius vorax)، لوتک (Cyprinion macrostomus)، حمری (Barbus luteus) رودخانه کارون و ماهی مید (Liza klunzingeri) و بیاه (Liza macrolepis) بندر هندیجان، خلیج فارس انجام شد. در این تحقیق 30 نمونه ماهی در فصل زمستان تهیه شد. هضم شیمیایی نمونه ها به روش خشک و سنجش آرسنیک به روش جذب اتمی به کمک دستگاه Perkin Elmer 4100 صورت گرفت. تجزیه و تحلیل داده ها با نرم افزار SPSS17 و به کمک آنالیز واریانس یکطرفه (ANOVA) انجام پذیرفت. بالاترین غلظت تجمع عنصر آرسنیک در کبد ماهی مید به میزان 6/9±33/155 میکروگرم در کیلوگرم وزن خشک بود. همچنین پایین ترین غلظت تجمع این عنصر در عضله ماهی لوتک به میزان 65/0±90/73 میکروگرم در کیلوگرم وزن خشک بود. میزان آرسنیک در اندام های عضله و کبد ماهی حمری، شلج و لوتک اختلاف معنی داری نداشت (P>0.05)، اما میزان این عنصر در اندام های دو گونه مید و بیاه اختلاف معنی داری داشت (P<0.05). همچنین میزان آرسنیک بین گونه های دریایی و آب شیرین اختلاف معنی داری داشت (P<0.05). در این تحقیق میزان آرسنیک در مقایسه با آستانه استاندارد انجمن بهداشت ملی و تحقیقات پزشکی استرالیا (NHMRC) و سازمان خواروبار جهانی (FAO) پایین تر بود.
    کلیدواژگان: ماهی، آرسنیک، تجمع زیستی، عضله، کبد
|
  • H. R. Ahmadnia Motlagh, M. Farhangi, G. Rafiee, F. Noori Page 353
    The probiotic effects of two gram positive bacteria, Bacillus subtilis and Bacillus licheniformis, were examined on growth performance, body composition and survival rate of Artemia urmiana. Three diets containing 102 (T1), 104 (T2), 106 (T3) CFU of probiotics g Feed-1 and a control diet (C) without probiotic were used through a completely randomized design (each with three replicates). The used bacteria increased significantly the dry weight and total length of artemia (P<0.05). The highest amount of biomass production was observed in the second treatment (41.72 ± 14.91 mgL-1) compared to other treatments (P<0.05). Also the average daily growth, weight gain and specific growth rate were significantly improved in treatments (P<0.05). However, the condition factor in probiotic receiving treatments decreased significantly (P<0.05). The body composition also indicated the effectiveness of using the bacteria on dry matter and crude protein content in A. urmiana (P<0.05). However, there was no significant difference in ash and crude protein content among treatments. Probiotics had no significant effect on artemia survival. This experiment revealed that the second and the third treatments had the highest effect on growth indices and body composition however due to higher biomass production in second treatment (41.72 ± 14.91) compared to the third treatment (29.80 ± 1.80), and the lower probiotic needed in second treatment. It is recommended to use 104 CFU of probiotics g Feed-1 for growing Artemia urmiana.
    Keywords: Probiotic, Bacillus subtilis, Bacillus licheniformis, Artemia urmiana, Growth, Body proximate composition, Survival
  • N. Ahmadi Fard, A. Abedian Kenari, A. Motamedzadegan Page 365
    Consistent composition of high quality diets is extremely important for aquaculture. Digestion and absorption of the nutrients depend directly on activity of digestive enzymes, in particular the protease enzymes in carnivores. The present study investigated the effects of substituting fish meal (FM) with rice bran protein concentrate (RBPC) on digestive enzyme activity of rainbow trout (Oncorhynchus mykiss). The activities of gastric (pepsin), pancreatic (trypsin and chymotrypsin) and brush border intestine (alkalinephosphatase and amino peptidase) enzymes were examined in specimens that were fed the experimental diets, i.e. FM meal was replaced by RBPC at three levels (10, 25 and 35%). One diet that had no replacement was considered as control. In fish fed vegetable diets, there was no significant difference between groups fed RBPC and the control in the specific activity of gastric (pepsin) and pancreatic (Trypsin and Chymotrypsin) enzymes (P > 0.05). Results of intestine enzymes showed that there were significant differences between specimens in the control group and those received higher levels of replacement. The alkalinephosphatase (AP) activity was at the lowest level in RBPC-35 group. No significant difference was detected between the control and RBPC-10 groups in the activity of aminopeptidase (AM) but the activity decreased with increase of level of replacement. Reduced intestinal enzyme activity in high levels of replacement, despite the lack of significant difference between gastric and pancreatic enzymes activity, may be due to simpler protein structure of rice bran protein concentrate compared with that of the fish meal, or nutritional inhibitors may have reduced the activity of digestive enzymes. However, in spite of these differences in intestinal enzymes activity, there was no significant difference in growth characteristics of fishes between 25 % replacement and the control group. It seems that this species is able to adapt to partial substitution of fish meal by RBPC, however, the mechanism for compensating the decrease of specific activity in the enterocytes of rainbow trout is still needed to be investigated.
    Keywords: Digestive enzyme, Replacement, Rice bran, Proteases, Oncorhynchus mykiss
  • S. Jamshidi, M. R. Kalbassi, M. Sadeghizadeh, M. A. Yazdani Sadati Page 377

    The present study demonstrated the effects of nonylphenol (xenoestrogen) on Persian sturgeon (Acipenser persicus) vitellogenin (VTG) protein changes and production. Identification, purification and changes of vitellogenin protein in sera of fish treated by 17-beta estradiol and different concentration of nonylphenol, were performed. Gel filtration of this protein demonstrated the actual size of vitelogenin is 420KD in the native form, but vitellogenin in denaturated polyacrylamide gel had the form of dimmer protein. Purified cleavage vitelloginin (lipovitelin), which obtained from protein of Persian sturgeon oocyte, injected to rabbit for polyclonal antibody production and polyclonal antibody tested with treated sera for vitellogenin production as a biomarker of xenoestrogen using Wester blotting and ELISA method. All groups treated with 10 and 100mg/kg concentration of nonylphenol had significant effect on VTG protein production (p< 0. 05) but the group received the lowest dose of nonylphenol (1mg/kg) showed no significant change in VTG protein production. These results further support the negative effect of xenoestrogen on Persian sturgeon, indicating that this index can be used as a biomarker of xenoestrogen in aquatic ecosystems.

    Keywords: Vitellogenin, Nonylphenol, Persian sturgeon, 17 beta estradiol
  • T. Rahmani, H. Poorbagher, A. Javanshir Khooie, B. Bahrami Kamangar Page 389

    Assessment of biodiversity and providing phytoplankton checklist of a water body can be used in all subsequent studies. Such studies provide information on physical, chemical and biological conditions of aquatic ecosystems. The present study aimed to provide a phytoplankton checklist for the Zerebar Lake (Kurdistan province, Iran) and also investigate the distribution of phytoplankton community at different months. Sampling was carried out every two months from September 2010 to July 2011 in three different parts of the lake. A total number of 53 genera of phytoplankton were identified belonged to 9 classes and 14 orders. Genus richness and Shannon-Weiner indices indicated that the Zerebar Lake had high phytoplankton diversity. Cyanobacteria (the genera Lyngbya, Cylindrospermopsis and Microcystis) in September and November, diatoms (the genera Synedra and Cyclotella) in other months, green algae (the genera Chlorella and Scenedesmus) in March and July and Chrysophyceae from the genera Gonyostomum in May and July and the genus Dinobryon in January constituted the major parts of phytoplankton communities. The present genera indicate high concentrations of nutrients in the lake. A further study using phytoplankton species is needed to depict clearer image of phytoplankton community in the Zerebar Lake.

    Keywords: Phytoplankton, Biodiversity index, Zerebar Lake
  • N. Salami Khorshidi, S. Keyvanshokooh, A. Parviz Salati, M. Zakeri, N. Mahmoudi, A. Tahmasebi, Kohyani Page 399

    Effects of different levels of dietary nucleotides (NT) were studied on muscle amino acid profile of rain bow trout with an average weight 11.35±0.32 over 8 weeks. This experimental was carried out in 700 L circular tanks with 40 fish per tank. NT was added to the diet at the rates of 0.0, 0.05, 0.1, 0.15 and 0.2%. Fish were fed 5 times a day at a rate of 3-5% body weight. After 8 weeks of feeding, the fish fed 0.2% NT showed higher SGR and WG (%) compared to the control group. No significant differences were observed in fish fed 0.2% NT compared to the fish fed 0.15% NT. The results showed that dietary supplementation of NT has significant effect on His, Arg, Thr, Val, Ilu, Leu, Phe, Lys, Glu, Ser, Gly, Tyr+Phe, TEAA and TNEAA. In fish fed 0.2% NT, total essential amino acid (EAA) content was significantly higher among the experimental groups.

    Keywords: Nutrition, Nucleotides, Amino acid composition, Rain bow trout
  • M. Abdollahi, M.R. Farokhnejad, M. Monajjemi, M.R. Imanpoor Page 409
    Environmental pollutions and deterioration of spawning grounds have threatened the Caspian lamprey. These problems have led to the need for special protection of the species in many localities, nevertheless, there is surprisingly few information about the physiology of Caspian Lamprey. Thus, the present study aimed to evaluate the correlations between blood serum biochemical parameters and gonadal parameters in the Caspian lamprey to investigate its physiology during its final migration. There was a positive correlation between magnesium (r = 0.88, P < 0.01), calcium (r = 0.72, P < 0.05), and phosphorus (r = 0.77, P < 0.05) concentration with GSI in the females but an inverse correlation was observed between magnesium (r = -0.73, P < 0.05) with GSI in males. Also, there was a significant correlation between total protein (r = 0.885, P < 0.05), cholesterol (r = 0.77, P < 0.05), and glucose (r = 0.77, P < 0.05) in serum blood with GSI of females. The observed correlations may be attributed to the exceptional characteristics of C. wagneri which does not feed during migration and uses reserved protein and fat of the muscles.
    Keywords: Caspian lamprey, blood serum parameters, gonadal parameters, reproductive migration
  • L. Abdoli, E. Kamrani, A. Abdoli, B. Kiabi, E. Rezazadeh Katehsari Page 421
    A study was conducted to determine some biological characteristics of a mudskipper (Boleophthalmus dussumieri) such as length, weight frequencies, condition factor and growth parameters of von Bertallanfy in the provinces neighboring to the Persian Gulf, i.e. Bushehr and Hormozgan, from January 2007 to April 2008.The sampling were carried out using a hand net as well as bare hands. 333 specimens were collected in the provinces (164 from Hormozgan, 169 from Bushehr). The largest male and female samples were caught with the 280 and 283.4 mm from Bushehr province, respectively. There was no significant differences in sex ratios of the two populations (P>0.05). In both sexes, length frequencies of specimens from Bushehr had higher average values than those from Hormozgan. In both fish populations, the female’s condition factor was higher than the male’s condition factor, although the difference was not statistically significant (P>0.05). The age data, derived from radial pectoral fin. Five age groups were recognized for the Bushehr mudskippers. The most abundant ages were 1+ years. The age data were used to estimate the growth parameters of the Von Bertalanffy equation: Lt=301.9}1- exp [-0.41(t-2.02)]} for both sexes in Bushehr Province. Length and weight relationships between the two populations and the regression slope (b), which was very close to 3.00, indicated that in both provinces, the mudskippers have isometric growth. The relative gut length of 1.699 indicates that both populations are herbivore in their feeding habits.
    Keywords: Boleophthalmus dussumieri, Biological factors, Hormozgan Province, Bushehr Province
  • A Study on the Effect of Dry Salting on Fatty Acids of Silver Carp (Hypophthalmichthys molitrix) and the Shelf Life under the Environmental Condition
    S. Moini, M. Rafie, P. Ghazvini, S. Jalili Page 429
    The fatty acids profile of fresh and dry salted flesh of Hypophthalmichthys molitrix were identified and effects of the dry salting on them were investigated. In addition, the shelf life of dry salted of the fish was found under the environmental conditions (25-28°C). The profile of fatty acids in fresh and dry salted samples were identified and measured using a GC, equipped with a FID detector. The fatty acid content in fresh samples for SFA, MUFA and PUFA were 27.5 ± 0.2, 46.39 ± 0.5 and 26.11 ± 0.1%, respectively. During a 120-day storage, the percentage changes of dry salted samples were: For SFA (27.82 ± 0.7 to 33.69 ± 0.84), MUFA (46.77 ± 0.2 to 47.34 ± 0.1) and PUFA (24.92 ± 0.3 to 17.45 ± 0.2) which were statistically significant (P ≤ 0.05). During the 150 days of storage, under environmental condition, the peroxide changed from 3.08 ± 0.02 to 6.10 ± 0.02 and reached to 5.48 meq O2 kg-1. Also The TVB-N changed from 21 ± 0.3 mg/100 g to 51.8 ± 2 mg 100g-1 which was statistically significant (P ≤ 0.05). In conclusion, the shelf life of dry salted flesh of this fish predicted to be five months.
    Keywords: Silver Carp (Hypophthalmichthys molitrix), Chemical changes, Fatty acids, Shelf life
  • L. Mosavi Dehmordi, A. Famil Mohamadi, A. Behdani Page 439
    A questionnaire study was conducted to find the effective parameters in behavior of consumption of fishery products in Isfahan city in 2011. A total of 386 families were selected randomly. A significant correlation between parameters was examined using the Spearman and Hydo test. Results showed that the per capita consumption in this city is 8 Kg and the Isfahani families’ tendency for consumption of fishery products was in the order of salt water fish, canned fish and shrimp. The quality and freshness, price, packaging and odor had the most important role in making decision to buy the seafood. About 40% Isfahani families preferred to buy the packed seafood products. There were significant relationships between the consumption of aquatic products and presence of seafood chain stores, monthly income, familiarity with different recipes of seafood, season, awareness of health-related seafood benefits and availability of ready-to- eat fishes.
    Keywords: Consumption, Market, Aquatics, Isfahan
  • A. Noori, B. Mojazi Amiri, A. Mirvaghefi, G. Rafiee, B. Kalvani Neitali Page 447
    Effects of two long-light photoperiod regimes on oocyte development and structural changes in female rainbow trout ovary were investigated. Two-years old females with a mean initial weight of 279.94 ± 2.25 g were subjected to 24L:0D and 18L:6D as long light photoperiods and also natural photoperiod (as control) for 5 months. Fish were fed formulated pellet food from a local factory in 2% BW daily. The oocytes of control group were significantly larger than those of the other groups (P< 0.05) with a mean diameter of 2.34 ± 0.07 mm (mean ± SE). Application of 24L:0D and 18L:6D caused the lowest development in follicular layer compared to the control group. The number of granulose cells were 349 ± 21 and 406 ± 23 in 24L: 0D and 18L:6D, respectively, which were significantly lower (P<0.05) than the control group (773 ± 20). Similarly, granulose cell area of both artificial regimes were significantly lower (P<0.05) than the control. The mean granulose cell area were recorded 16.58 ± 0.60 and 16.73 ± 0.33 µm2 in 24L:0D and 18L:6D, respectively and 19.28 ± 0.42 µm2 in control. In conclusion, in the period of gonadal growth and development, artificial long-light photoperiods can be used as an effective managerial tool to delay the reproduction of female rainbow trout.
    Keywords: rainbow trout, long, light photoperiod, oocyte diameter, follicular cells, gonadal development
  • M. Velayatzadeh, A. Askary Sary Page 457
    Concentration of As in the muscle and liver of Aspius vorax, Cyprinion macrostomus, Barbus luteus in Karoon River and Liza klunzingeri and Liza macrolepis from Hendijan Port, Persian Gulf, were investigated in 2011. In this study, 30 samples of fish were collected in winter. Metals were extracted from the tissues using wet the digestion method and concentration of the heavy metals were measured by an Atomic Absorption Spectrophotometer Perkin Elmer 4100. Data were analyzed using one away ANOVA. The highest concentration of As in the liver of Liza klunzingeri was 155.33±9.6 µg kg-1 dw. Also the lowest concentration of this element in muscle of Cyprinion macrostomus was 73.90±0.65 µg kg-1 dw. There was no significant difference in concentration of As in the muscle and liver tissues of Aspius vorax, Cyprinion macrostomus, Barbus luteus, but there was a significant difference in As of two species Liza klunzingeri and Liza macrolepis. Also there was a significant difference between marine and freshwater species. Concentration of As was lower than those of NHMRC and FAO standards.
    Keywords: Fish, Arsenic, Bioaccumulation, Muscle, Liver